می متالز - بعد از طراحی پلن معاملاتی و آشنایی با نحوه مدیریت ریسک، نحوه ورود به معاملات مهم است. در بسیاری از بازارها تحلیل تکنیکال کمککننده خوبی برای شناسایی نقاط ورود و خروج است. به شیوههای مختلف میتوان به یک معامله وارد شد، مانند: شکسته شدن یک خط روند، پایان پولبک، کف (برای خرید) یا سقف کانال (برای فروش)، موج سوم الیوتی، رسیدن به یک moving average یا تقاطع چند MA و ...
بهتر است از روشی استفاده کنید که نه خیلی ساده و نه خیلی پیچیده باشد. برای اطمینان از روش انتخابی خود میتوانید از آن بکتست بگیرید. میتوانید ابتدا فاکتورهای بنیادی را دنبال کنید و سپس با روش تکنیکال نقطه بهینه ورود را شناسایی کنید. در این روش برای تحلیل تکنیکال خود دلیلی بنیادی و داستانی منطقی خواهید داشت که نقطه ورود شما را توجیه میکند. مثلا زمانی که قیمت مس جهانی در حال بهبود است، زمان خوبی برای بررسی نمودار قیمتی فملی است. بررسی صنعت و فروش شرکتها و نیز طرحهای توسعه آنها میتواند دلیل بنیادی مناسبی برای خرید شما ایجاد کند.
هنگام ورود به یک سهم، بهتر است برای کاهش ریسک، از روش خرید پلهای استفاده کنید، یعنی در چند بازه زمانی متفاوت، چند بار خرید کنید تا به حجم موردنظر خود برسید. روشهای متفاوتی برای محاسبه حجم هر پله وجود دارد. این پلهها که هرکدام یک نقطه ورود محسوب میشوند با روشهای تکنیکالی به دست میآیند، سطوح حمایتی فیبوناچی، پایان اطلاحات الیوتی، تقاطع moving averageها و ...
بهتر است پله آخر فاصله زیادی با بقیه پلهها داشته باشد تا در صورتی که سهم تا آخرین پله کاهش قیمت پیدا کرد، میانگین قیمت خرید شما پایین بیاید و با برگشت کوتاهی، معامله شما وارد سود شود.
در روش دیگری میتوانید رو به بالا خرید کنید. این روش در بازارهای صعودی منجر به سود جذابی میشود. علاوه بر این در صورتی که در چند معامله زیان کنید، سود شما را در معامله آخر تضمین میکند. اما ریسک این معامله در آنجاست که نمیتوان گفت آخرین معامله چندمین معامله است! به این مثال توجه کنید. فرد a در گام اول خرید خود، یا X تومان سود میکند یا X تومان ضرر. فرض کنید در گام اول به اندازه X تومان ضرر کند.
در گام دوم حجم خرید خود را به مبلغی میرساند که اگر این بار سود کند، سودش به اندازه ۲X تومان خواهد بود. یعنی سود نهایی وی X تومان میشود. (X تومان زیان در گام اول و ۲X تومان سود در گام دوم). فرض کنید در گام دوم هم زیان میکند (معادل ۲X تومان) و در مرحله بعدی حجم خرید خود را به مبلغی میرساند که درصورتی که این بار سود کند، سودش به اندازه ۳X تومان باشد.
سود نهایی او در این مرحله X تومان خواهد بود (۲X تومان زیان در گام دوم و ۳X تومان سود در گام سوم). این روند تا بینهایت میتواند ادامه داشته باشد. اگر بتوان انتهایی برای این روند تخمین زد، میتوان گفت که این روش سود سرمایهگذار را حداقل به اندازه X تضمین میکند. البته به این نکته توجه داشته باشید که فرض این روش داشتن سرمایه نامحدود برای سرمایهگذاری است! به این روش مارتینگل میگویند.